ادامه قسمت اول : آيا در سيرة ائمه ما از اصطلاح خاصي در مورد حقوق بشردوستانه استفاده شده و يا چه معادلهايي را ميتوانيم ببينيم؟ فكر نميكنم لااقل در حدي كه من به ذهنم ميرسد اصطلاح خاص نداريم جز همين تعابيري مثل مسئله رعايت اسيران، رعايت غيرنظاميان، رعايت زنان كودكان، اقشار آسيب پذير كه […]
ادامه قسمت اول :
آيا در سيرة ائمه ما از اصطلاح خاصي در مورد حقوق بشردوستانه استفاده شده و يا چه معادلهايي را ميتوانيم ببينيم؟
فكر نميكنم لااقل در حدي كه من به ذهنم ميرسد اصطلاح خاص نداريم جز همين تعابيري مثل مسئله رعايت اسيران، رعايت غيرنظاميان، رعايت زنان كودكان، اقشار آسيب پذير كه در مسائل مربوط به جنگ وجود دارد همان طور كه مثلاً درحوزههاي مشابه هم اين بحث وجود دارد مثلاً در بحث محيط زيست شايد تعابير مثل حقوق محيط زيست يا از اين قبيل به اين شكل در اسلام نداريم ولي وقتي مراجعه ميكنيم ميبينيم مثلاً بحث اينكه آبها آلوده نشوند حتي در مسائل جنگي كه احياناً آب را آلوده نكنيد و غيره نشان ميدهد كه مسئله فقط هم در محدودة حقوق بشردوستانه محدود نيست در محدودة محيط زيست به عنوان مكاني براي زيستن بشر هم مطرح است و در اين حوزه هم حتي بصورت جدي ما مسئله مراعات حقوق محيط زيست را شاهد هستيم به همين دليل حالا تو همان بحث استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي ما با دو بعد مواجه هستيم يكي بعد صدمات مستقيم انساني و يكي بعد صدمات محيط زيست كه احياناً تأثيرات آن بر انسان به صورت غير مستقيم خواهد بود.
آيا در اسلام در حقوق بشردوستانه بين مسلمان و غير مسلمان هم تفاوتي قائل شدهاند يا نه فارغ از قوميتها و مليتها و اديان به انسانها نگريسته شده است؟
بخشي از اين حقوق بشردوستانه كه به مراعات اسيران اقشار ضعيف غيرنظاميان زنان كودكان افراد مسن و سالخورده برخورد ميكند هيچ اختصاصي به اسلام و مسلمانها ندارد در جنگهايي كه به خصوص در صدر اسلام صورت گرفته جنگهايي بوده كه طرف مقابل مسلمانها, مسلمان نبودهاند و نه تنها مسلمان نبودهاند بلكه اصلاً معارض و مخالف با عقيده اسلامي بودهاند يعني در واقع عاملي كه منشأ حضور آنها در جنگ بود ايمان و اعتقاد مسلمانها بود كه با آن درگير بودند در عين حال ما ميبينيم نهايت دقت در مراعات حقوق اسيران حقوق زنان و كودكان افراد سالخورده وجود داشته به طريق اولي در جاهايي كه اصلاً منشأ جنگ منشأ اعتقادي نباشد اين حقوق وجود دارد حالا ولو طرف مقابل مسلمان نباشد.
عدهاي از انديشمندان مسلمان معتقدند كه همان طور كه اعلاميه جهاني حقوق بشر را داريم كه ميتوانيم اعلاميه جهاني حقوق بشر اسلامي نيز داشته باشيم آيا در مورد حقوق بشردوستانه ميتوانيم حقوق بشردوستانه اسلامي را تدوين بكنيم؟
بحث اعلاميه حقوق بشراسلامي كه حالا تحت همين عنوان شايد حدود 27 يا 28 سال پيش مطرح شد كه بر اساس اين ايده بود كه ما ميتوانيم با مراجعه به منابع اسلامي يك سري حقوق را براي نوع بشر فارغ از اعتقاد و انديشه و قوميت و مليت بيابيم و آن را در اعلامية اسلامي حقوق بشر عرضه كنيم با اين ايده حتماً ما ميتوانيم همين كار را در حوزة حقوق بشردوستانه انجام بدهيم يعني بدون شك مراجعه به منابع اسلامي و يك مراجعة جامع اصطلاحات امروزي به صورت مطالعة مورديCuse Study انجام بشود ما به موارد بسياري برخورد خواهيم كرد جستجو از مفاهيم كلي شايد چندان در اين حوزه پاسخگو نباشد اما جستجو از مواردي كه حقوق بشردوستانه در آن موارد به كار ميرود كه در مفاهيم و تاريخ و منابع اسلامي صورت بگيرد با گنجينهاي از اين مفاهيم و در واقع افكار مواجه هستيم يك نكتهاي را عرض كنم من در باب حقوق بشر اين نكته را هم گاهي در گفتگو با رسانههاي داخلي و خارجي اشاره كردم معتقدم كه اگر به اعلامية جهاني حقوق بشر و تاريخي كه بحث حقوق بشر دارد مراجعه بكنيم كاملا حضور و ظهور انديشة ديني و الهام گرفتن منابع آن از اديان الهي را مشاهده ميكنيم در واقع اولين مناديان بحث حقوق بشر انبياء الهي بودن كه حقوق بشر را مطرح كردند. در حوزة حقوق بشر معتقدم كه اديان الهي يكي از منابع اصلي الهام اين نوع حقوق بودند و به صورت خاص حتي معتقدم كه اسلامي خيلي روي اين مسئله تأثير داشته چون اگر شما برگرديد به تاريخ انديشة اروپايي يكي از عوامل پيدايش رنسانس كه در واقع حقوق بشر يكي از دستاوردهاي بعد از رنسانس محسوب ميشود و دوران خردورزي است و يكي از عوامل پيدايش رنسانس آشنايي مغرب زمين با تفكر اسلامي است كه در خلال جنگهاي صليبي صورت گرفت وقتي كه مسيحيان با مسلمانها برخورد كردند بسياري از مفاهيمي را كه در حوزه عمل اجتماعي مسلمانها در رفتارها و حقوق و مسائلي از اين قبيل حتي در دانشها با آن مواجه بودند تأثير جدي بر روي فرهنگ و تمدن غرب گذاشت كه اين تأثير در ادامة خود يكي از عوامل پيدايش رنسانس شد بنابراين نه فقط اديان الهي به صورت عام بلكه اسلام به صورت خاص يكي از عوامل شكل گيري و پيدايش مفاهيمي مثل حقوق بشر و حتي مفاهيمي مثل حقوق بشردوستانه در سالهاي بعد از آن بوده بنابراين اديان نه تنها خودشان امروز اين قابليت را دارند كه با مراجعه به آنها بتوانيم در زمينه حقوق بشر يا حقوق بشردوستانه مطالبي را عرضه بكنيم بلكه خودشان به لحاظ تاريخي به عنوان يك پديدة خارجي يكي از عوامل پيدايش اين مفاهيم در بين بشر بودهاند خيلي از مفاهيم متعالي بلكه همة مفاهيم متعالي در جامعة بشري به نحوي از انحا ريشه در اديان الهي دارد به طور مثال يكي از دستاوردهاي دوران جديد كه ما بر آن خيلي تأكيد داريم كه حالا از اين تعبير ميكنيم به جامعه مدني با فرض اينكه مقصود ما از جامعة مدني جامعة مبتني بر قانون باشد اين يك چيزي است كه در واقع منادي اصلي آن انبياء و اديان الهي بودن و به شكل كامل در اسلام آمده اسلام جامعهاي را معرفي ميكند كه روابط انسانها با هم روابط انسانها با طبيعت روابط انسانها با خدا به عنوان خالق اين جهان روابط انسانها حتي با خودشان همة قانون مند و در يك چهارچوب قانوني عرضه ميشود در روي مسئله قانون تأكيد اساسي است كه همه چيز در اين حيطه بيايد الان همين حقوقي را هم كه بحث ميكنيم يا حقوق بشر اسلامي به عنوان شاخههايي از حقوق به اينها نگاه ميكنيم و اين شاخههايي از حقوق در واقع بر اساس يك تفكر قانون مند و اينكه ما اصل احترام به قانون را و اينكه بيايم روابط انسانها را بر اساس قانون تنظيم بكنيم در واقع شكل ميگيرد و در همين باصطلاح فضا در اين متن در اين Contect كه حقوق بشردوستانه معنا پيدا ميكند ما بايد اصل قانون مندي را بپذيريم تا حقوق معنادارش تا حقوق بشر يا حقوق بشردوستانه معنا پيدا بكند.
اين طور برداشت ميشود كه مناديان حقيقي حقوق بشردوستانه انبياء اولياي اديان بودهاند و ما امروز نبايد در برابر قواعد حقوق بشردوستانه موضع انفعالي داشته باشيم؟
بله عرض كردم ما از اين رهگذر اگر به تاريخ بشر نگاه بكنيم كه واقعاً منشأ اين مفاهيم متعالي در بين بشر چه چيزي بود, تفكر قانون، تفكر رعايت حقوق، تفكر كرامت انسان، تفكر وجود حقوق ميبينيم همه ريشه در تفكر الهي و اديان داشته درست است گاهي از اوقات در دورههايي عملكرد پيروان اديان و يا مناديان اديان باعث شده كه چهرة منفي از دين احياناً عرضه شود و سبب شودكه بعضي ما در جبهة مقابل دين به توليد مفاهيم دست بزنند ولي وقتي ما از يك موضع بالاتر نگاه ميكنيم به اتفاقي كه رخ داده ميبينيم همانهايي كه در قبال تفسير خاص يا رفتار خاص ديني در زمان خودشان قيام كردند و در مقابلة با آن تفكر ديني مفاهيمي را عرضه نموده خودشان تحت تأثير مفاهيم ديني بودند ولي نهايتاً آن تفسير خاصي را كه وجود داشته نميپذيرفتند اگر به دوران قبل از رنسانس دوران تاريكي Dark Ages بر ميگرديم يك سري مفاهيمي به اسم مسيحيت مطرح ميشد كه سبب شد انديشمنداني در مقابل اين تفكر ميايستادند اما خود اين انديشمندان نوعاً خودشان را دين دار ميدانند و نميگويند كه ما با اصل دين مخالفيم نهايتاً اينها معتقدند اين تفسير خاص از دين و اين رفتار خاص كه به نام دين دارد صورت ميگيرد را مورد نقد قرار ميدهند و الا بسياري از مناديان چيزي كه بعداً تحت عنوان تفكر غير ديني يا سكولار يا مشابه آن لاييك مطرح شد بسياري از آنها توسط كساني مطرح شد كه كاملاً خودشان را دين دار ميدانستند و حتي بعضي از اينها از ارباب اديان بودند يعني كشيش و در واقع روحاني رسمي بودند و در عين حال اين مفاهيم را مطرح كردند بنابراين مفاهيمي مثل حقوق بشردوستانه حقوق بشر و حتي ريشههاي اين بحث مثل بحث جامعة مدني و حتي كرامت انساني تمام, مفاهيمي هستند كه ريشه در تفكر الهي و اديان الهي دارند و هيچ نوع تقابلي با دين ندارند و ممكن ما غفلت كرديم از طرح اين انديشهها و امروز با طرح آنها با عنوانهاي جديد فرصتي در واقع پيدا شد كه به بازخواني ميراث ديني و فرهنگي كه در اختيارمان است بتوانيم به غنا اين تفكر و جهت دادن آن در راستاي صحيح خودش و احياناً اگر در بعضي موارد از اين راستا فاصله گرفته كمك ميكنيم.
با اين نگاه, اسلام به حقوق بشردوستانه امروزي چقدر ميتوان از آن براي ترويج دين در جامعة جهاني كه اقبال به دين پيدا كرده استفاده كرد؟
بشر به اعتقاد ما و به تجربة تاريخي فطرتي الهي داره حوادثي كه به خصوص در قرن اخير رخ داد شاهد صدقي بود بر فطرت الهي انسان است انساني كه در اواخر قرن ۱۹ ميلادي و اوايل قرن ۲۰ به شدت مغرور به دانش خودش بود و گمان ميكرد با دانشي كه در اختيار دارد همة حوزههاي معرفتي را كشف خواهد كرد و هيچ نيازي به هيچ قدرت و هيچ منبع ماورايي نداره و در واقع در يك تلاش مستمر در خلاصي از دين بود و ميخواست خودش را از دين به همة اشكال ممكن آن نجات بدهد. اين سرخوردگي كه بشر نميتواست نيازهاي متعالي خودش را در آنچه كه در دست خود از دستاوردهاي بشري ميديد تأمين بكند اين باعث شد كه انسان به سوي معنويت به سوي دين حركت تازهاي را آغاز كند از دو دهة اخير قرن ۲۰ يك حركت جدي به سمت دين آغاز شد كه ثمرات و آثارش در قرن ۲۱ ميلادي كه الان چند سالي است از آن را گذراندهايم مشاهده ميكند و آن به تعبير بعضي از پيشگامان انديشة معاصر رنسانس اديان بود نورايي اديان اديان دوباره در حال متولد شدن هستند البته در اين تولد دوبارة اديان بشر آن كوله بار تجربه و معرفتي كه در طول اين قرون به دست آورده از دست نداده و با اين كوله بار بر سر سفرة اديان ميآيد بنابراين بشر امروز به دنبال ديني است با يك سري مشخصههاي خاص گم شدة بشر امروز چيزي است كه در مكتب اهل بيت عليهم السلام به عنوان تفسير زلال اسلام مطرح شده يعني شاخصههاي آن را وقتي استخراج ميكنيم ميبينيم آنها دنبال اين هستند البته بسياري از آنهايي كه در جستجو هستند نميدانند دنبال چه ميگردند ولي واقعاً به دنبال چنين چيزياند يكي از شاخصههاي ديني را كه بشر امروز به دنبال آن است ديني است كه بتواند آن ارزشهاي پذيرفته شدة بشري را و آن هنجارهاي شناخته شدة بشري را به نحوي بپذيرد و در چهارچوب آن هنجارها بتوانند زندگي بشر را سامان بدهد. هنجارهايي مثل آزادي عدالت اصل پذيرش حقوق براي انسان و به صورت خاصتر اصل حقوقي مثل حقوق بشردوستانه بنابراين وقتي يك ديني مانند اسلام در اين حوزه حرف فراواني براي گفتن دارد فرصتي كه پيدا شده زمينة بسيار خوبي است كه ما به ديگران نشان دهيم كه با چه منبعي سروكار داريم و اين منبع چقدر ميتوان الهام بخش ما در توسعه و تكميل مفاهيم پذيرفته شده باشد و اين نگاه وسيلهاي است براي توسعه تفكر اسلامي، بشر امروز وقتي كمي با ويژگيها و خصيصههاي اسلام آن هم با تفسير اهل بيت عليهم السلام آشنا ميشود واقعا احساس اقبال نسبت به آن را در مخاطبين خودمان احساس ميكنيم من مكرر اين تجربه را داشتم در سالهاي اخير كه هر وقت يك بحث اين چنيني مطرح ميشد آن را مشاهده ميكردم و يك همچنين فرصتهايي براي ما وجود دارد كه برويم و تفكر اسلامي و انديشه اسلامي را در خصوص اين زمينهها مطرح كنيم معتقدم شرايط فعلي در واقع زمينة مثبتي را دارد نشان ميدهد كه بشريت در جستجوي يك سري مفاهيم مثبت و متعالي است اين به اصطلاح فضا به صورت خيلي خاص بحث حقوق بشردوستانه كه بحثي است كه از همه جهت قابل دفاع نيز ميباشد يعني هيچ انسان عاقلي نميتواند مقابل آن موضع منفي داشته باشد فرصت بسيار خوبي است براي يك تفكر الهي مبتني بر منابع سالم و صحيح و تحريف نشده و يعني بر منابع زلال معيني مكتب اهل بيت عليهم السلام و اسلام كه بيايد خود را در اين حوزه نشان بدهد.
نظرات